به گزارش سینماپرس، محسن اسلامزاده، تهیه کننده و کارگردان مستند به خبرنگار فارس گفت: سال ۸۸، سال بسیار سختی برای کشور ما بود و اتفاقات ناگواری افتاد. اکثر مردم کشور، نگران آینده پیشرو شدهبودند. این اتفاقات باعث شد قشری از مردم هم که شاید همراهی زیادی با انقلاب نداشتند، متوجه شوند که جریانی که رو به تقابل آوردهاست، خیرخواه کشور نبوده و به دنبال آشوب است. نهم دیماه زمانی بود که مردم تصمیم گرفتند، پشت نظام بایستند. از شهرهای بسیاری، مردم در این حماسه بزرگ شرکتکردند.
وی در مورد علت اهمیت ساخت فیلم در مورد وقایع نظیر فتنه ۸۸ گفت: انقلاب ما فراز و فرود و پیچهای تاریخی بسیاری داشته است و دارد. اما مهمترین مسئله وقایع سال ۸۸ این بود که در آن نشان داده شد، نظام پشت جمهوریت کشور ایستاده و از آراء مردمی، دفاع میکند. کشور ما هم کشوری است که مبتنی بر آراء مردم در حرکت است. در آن سال، کشور با تمام هزینههایی که متحملگردید، از آراء مردم دفاع کرده و به آنها اعلام کرد که ما از نظر و انتخاب شما، حمایت میکنیم. در مورد این واقعه و فتنههای دیگری که کشور ما در این چند دهه به خود دیدهاست، باید فیلمسازی شود تا یک روشنگری صورتگیرد و هشدار دادهشود که در آینده نیز ممکن است چنین اتفاقات در کشور رخدهد. از همین روی ما در مورد پیچهای تاریخی که سرزمین ما پشتسر گذاشتهاست، باید ثبت و ضبط وقایع را داشتهباشیم، مستندسازی و مستندنگاری کنیم و نگذاریم امکان فراموششدن، ایجادشود.
اسلامزاده ادامه داد: قالب آثار مربوط به این وقایعنگاری، میتواند هرچیزی باشد؛ فیلم سینمایی، مستند و... از طرفی، در حال حاضر ما در موضوع فلسطین، تنها یک فیلم داریم و آن «بازمانده» است؛ هرسال، همین یک فیلم روی آنتن میرود. برای ایام ۹ دی نیز، فقط «قلادههای طلا» وجود دارد. ما فیلمسازی کمی در این زمینههای حیاتی داریم. فیلم، مستند یا سریال درباره فتنه ۱۴۰۱ و قضیه «زن، زندگی، آزادی» نداریم. این دورههای بحرانی تاریخی، نیاز به ثبتشدن دارند. همین حالا که قضیه جنگ فلسطین مطرح است، صدا و سیما چند فیلم با موضوع جنوب لبنان و غزه ساختهاست؟ حدود ۳ ماه است که غزه زیر آتش است اما خبری از فعالیت ویژه در این زمینه نیست.
لزوم مکالمه اثر با جامعه
این مستندساز با اشاره به آسیب کارهای فرمایشی گفت: از طرفی باید مراقب بود تا کارهای فرمایشی، تولید نشود. برای مثال برای همان موضوع سال ۸۸، چند کار فرمایشی تولید شدهبود که واقعا ضعیف بودند؛ انگار به یک نفر گفته بودند که یک بودجهای جور شدهاست و شما بیا در این زمینه، فیلم بساز. جالب این است که تاثیر آن کارها، برعکس شدهبود. باید بتوانیم با اثری که میسازیم، با جامعه گفتوگو داشتهباشیم و با نسلی که از آن زمان، چیزی به یاد ندارد، ارتباط برقرار کنیم و اقتضائات زمانه را در نظربگیریم. اکنون یکی از مشکلات جدی ما این است که نمیتوانیم با نسل جدید، ارتباط بگیریم. در صورتی که موفق به برقراری این ارتباط شویم، وضعیت تغییر بسیار خوبی خواهدکرد. در اتفاقات تازه کشور، جوانها در حال ایفای نقش هستند. نیاز هست که با آنها صحبتکرده و از حقایق آگاهشان کنیم. بهترین راه برای این کار، مستند است؛ اما متاسفانه، نادیده گرفته میشود.
اسلامزاده علت سکوت رسانهای در سال ۸۸ را اینگونه توضیح داد: در یک کلام، «کمکاری» علت این سکوت بودهاست. در مورد وقایع سال قبل، چرا رسانهها و صداوسیما سکوت کردهبودند؟ شاید در سالهای گذشته، غرضی در این موضوع وجود داشتهاست اما در حال حاضر، حاصل کمکاری میباشد.
گفتوگو با مردم از مسیر شهید و شهادت
این داور چهارمین جشنواره عمار در پاسخ به چرایی انتخاب موضوع فتنه ۸۸ برای مستند «خیابان شهادت» خود گفت: من در این مستند، تمام تلاش خودم را به کاربستم تا بتوانم با مردم صحبتکنم و بگویم که بله، درست است که عدهای دلخور شده و عدهای تحریک شدهبودند، اما کسانی که این برنامهریزی را انجام دادهبودند، در حال مخفیشدن پشت شما هستند. اصل نقشه آنها، پروژهای است که هدف آن، برهم زدن نظم کشور و ایجاد آشوب است. اما زمانی که کشور برهم بریزد، اولین کسانی که ضرر میکنند، خود مردم هستند. از سوی دیگر، کسانی که برای برقراری امنیت وارد میدان شدند و بعضی هم به شهادت رسیدند، از فرزندان خودِ شما هستند. شهید کبیری، دانشآموزی بود که به تازگی در کنکور قبول شدهبود. او فرزند یکی از همین مردمی بود که شاید دلخور بودند. این جوان آمدهبود تا از حقوق و امنیت مردم دفاعکرده و از تخریب اموال و خانههای مردم توسط اوباش، جلوگیریکند.
اسلامزاده ادامه داد: شهادت این جوان، بسیار مظلومانه بود. تلاش من بر این بود که از مسیر گفتمان شهید و شهادت به این موضوع بپردازم. یعنی چیزی که برای جامعه ما قابل درک است و یک نقطه مشترک بین اکثر افراد جامعه است. من قصد صحبت سیاسی یا جناحی را نداشتم. من درباره کلیت کشور و کسی صحبتکردم که میخواست کشورش را امن نگهدارد.
عمار، خط شکن رسانه
وی در مورد رفع بیعدالتی رسانهای خاطرنشانکرد: اقدامات مثبتی در جهت تحقق عدالت رسانهای انجام شدهاست. در حال حاضر نگاهها به مستند و مستندسازی و فیلمسازی در ژانر انقلاب و هنر انقلابی، خیلی بهتر شدهاست؛ درک از فرم و محتوا، پیشرفت داشتهاست. اما همچنان با آنچه که باید باشد، خیلی فاصله دارد. چون هنوز هم نتوانستهایم آن پیچهای تاریخی و وقایعی که بر کشور ما گذشت را درست روایتکنیم و هنوز موفق به برقراری دیالوگ درست با جامعه نشدهایم.
این مستندساز پیرامون جشنواره عمار اشاره داشت: الان در چهاردهمین دوره از جشنواره عمار قرار داریم و شاهد آن هستیم که این جشنواره از آن تاثیرگذاری که در دورههای اول داشت، در حال فاصله گرفتن است. از نظر من عمار، نیاز به دریافت خونی تازه دارد. سابقا مخاطب به عمار میآمد تا فیلمهایی را ببیند که در تلویزیون پخش نمیشوند، اما برعکسِ پیش از تولد عمار، این خط شکسته شدهاست و این دست فیلمها در حال نمایش در رسانه ملی هم هستند. باید دستاندرکاران عمار، به جذابیت این جشنواره اضافهکنند تا به گونهای شود که فیلمسازهای بیشتری به جشنواره بیایند و آثار بهتری به جشنواره راه پیدا کند. هرچند عمار اکنون نیز بر بچههایی که در حال شروع حرکت در مسیر هستند، تمرکز ویژه و خوبی دارد و این را رسالت خود میداند که آنها را به جشنواره وارد سازد. این سیاست جشنواره باعث روحیه پیداکردن و تشویق نسل جوان فیلمساز میشود.
اما عمار باید به گونهای باشد که حرفهایها نیز بیشتر به آن واردشوند؛ شرایط در عمار در حال حاضر به گونهای است که ما کمتر شاهد حضور فیلمسازان حرفهای هستیم. خودِ من، هر سال در این جشنواره شرکت میکنم و اثر میفرستم. عمار باید به خلق جذابیت تازهای دستبزند تا جشنوارهاش از سایر جشنوارهها متمایز شده و مورد اقبال و استقبال قرارگیرد.
به صورت کلی، انتظار ما از عمار، خیلی بالاتر است؛ جشنواره عماری که با انسانهای بزرگی چون نادر طالبزاده شروع شد و بسیار تاثیرگذار بود. من بهخاطر دارم که فیلمسازان عمار، دعوت به دیدار با رهبری شدند؛ یعنی حتما ایشان نیز به بچههای عمار امید بستهاند. واقعا هم به واسطه عمار، دوربین به دست بچههای حزباللهی رسید و آنها مشغول فیلمسازی هستند و حتی در عرصه بینالملل تاثیرگذارند. اما اکنون که این بچهها فیلم ساختند و آموخته شدهاند، مراکز رسانهای باید از این نیروها برای تولید اثر در مورد جبهه مقاومت و مسائل داخل کشور، به خوبی استفادهکنند.
مثل ناصر طهماسب، استوار
اسلامزاده نقدی هم به فعالیت بینالمللی کمرنگ جشنواره عمار داشت: ما اگر اراده و خلوص داشته باشیم و برای کارها برنامهریزی کنیم و از نخبگان استفاده داشتهباشیم، مانعی بر سر ما وجود ندارد. چرا عمار در دورههای اول، اینقدر فعال و تاثیرگذار بود و میهمان بینالمللی داشت؟ اما بخش بینالملل آن، ادامه پیدانکرد. چرا جشنواره، بخش فلسطین با حضور فیلمسازان خارجی ندارد؟ اگر عمار با برنامه ریزی و تلاش جلو برود، هر کاری امکان پذیر است.
وی در پایان به ایستادگی برخی از اهالی هنر و رسانه در مسیر خود اشارهکرد: من مستندسازهای بسیاری را میشناسم که حاضر هستند در موضوعات طیف ما، تولید داشتهباشند؛ هرچند که برایشان هزینه رسانهای هم داشتهباشد. از جوانها بگیرید تا زندهیاد، ناصر طهماسب؛ چقدر بایکوت شدند و برایشان شایعه ساختند؟ حتی بعد از درگذشت ایشان نیز، حرفهای بیاساس خود را ادامهدادند. اما آقای طهماسب، میدان را خالی نکرد. مشکل ما در مدیریت منابع انسانی است. حداقل در دو سال اخیر که من شاهد بودم، مدیریت درست، صورت نگرفتهاست. چرا فیلمسازها برای ساختن اثر در مورد فتنه اخیر ۱۴۰۱، سازماندهی، هدایت و حمایت نشدند؟ این اتفاقات نیفتاد و باعث تاسف است.
ارسال نظر